قطور شدن حبابهای انزوا: درباره اینترنت غیربیطرف، عوارض گردشگری، و …
این روزها دو بحث داغ در شبکههای اجتماعی بین ایرانیها وجود دارد. اولی که به «نقض بیطرفی اینترنت» در ایران برمیگردد، بیشتر مورد توجه افرادی است که دغدغههای بنیادین درباره آزادی گردش اطلاعات، تنوع فرهنگی و آزادی بیان دارند. دومی که «چند برابر شدن عوارض خروجی» از ایران است، شاید به اندازه اولی «بنیادین» نباشد ولی مخالفتهای جالبی بین مردم برانگیخته است.
در ویکی پدیا، تعریف بیطرفی شبکه به این صورت آمده است:
بیطرفی شبکه اصلی است مبنی بر این که رسانندههای خدمات اینترنتی و دولتها باید با همهٔ انواع داده در اینترنت به نحو یکسان رفتار کنند، بر اساس کاربر، محتوا، سایت، پلتفرم، اپلیکیشن، نوع ابزار الصاق شده یا نحوهٔ مخابرات تبعیض قائل نشوند یا بهای متفاوت مطالبه نکنند.
این مفهوم را تیم وو استاد حقوق رسانهٔ دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۰۳ میلادی برای اولینبار به کار برد.
همین ابتدای کار باید بنویسم که من طرفدار مطلق فرهنگ هیچ کشوری نیستم. به خصوص فرهنگ امریکایی. همین جنبش افشاگران (Me Too) که چهره سال مجله تایمز شد، و دهها شخصیت معروف (یکیشان، کِوین اسپیسی) را به خاطر رفتارهای غیراخلاقی به زیر کشید، نشانه خوبی است از اینکه پستوهای متعفن در آن سر دنیا هم به وفور وجود دارد. و البته همین که این افشاگری میسر شد، نشانه آشکاری است از نیاز همه جوامع به گردش آزاد اطلاعات، آزادی بیان و استقلال رسانهها، برای تصفیه جامعه و اصناف و دولت از آلودگیها.
در وصف اهمیت اینترنت بیطرف، همین پرسش بس: چه فایدهای دارد اگر شما آزاد به نوشتن هر چیزی باشید ولی شرکتهای ارائهگر خدمات اینترنتی، مخیّر به نمایش یا عدم نمایش آن باشند؟ تمام بحث همین است که همه مقصدهای اینترنتی باید یکسان باشند و هیچ شرکتی نتواند آنها را سانسور یا کُند نماید. اهمیت این بحث در ایران، که ژورنالیسم مستقل و حقیقتجو (لااقل در حوزه کار خودم که فناوری است) کم داریم، بیشتر نمایان میشود. جایی که شما اگر به خارج دسترسی نداشته باشید، در همهمهٔ وبسایتهایی گیر میکنید که به ظاهر رقیبند ولی در عمل همه تبلیغاتچی و بازاریاب شدهاند؛ به قول یکی از دوستان این روزها پشت صندلی نوشتهاند ژورنالیست، ولی روی آن بازاریاب نشاندهاند.
مقصر کیست؟ بیطرفی اینترنت ما با توافق دولت (که شعار آزادی میداد)، گروههای استارتاپی (که قاعدتا باید مدافع آزادی باشند) و ارائهدهندگان اینترنت (که انتظاری ازشان نمیرود)، نقض شده است. وزارت ارتباطات با دادن رانت قیمتی به رسانهها و وبسایتهای داخلی -که اغلب محتواهای خارجی را به شکل سانسوری و سلیقهای ترجمه و منتشر می کنند، و در عمل بازوی اجرایی فیلترینگ هستند- حملهای وحشتناک به گردش آزاد و تنوع محتوا کرده است. میگویم وحشتناک، چون این حرکت پنهانی است.
شاید شما از آنهایی باشید که برخوردار هستید و بالاخره هر طوری شده به محتوای مورد نظرتان میرسید (و هرگز آپارات را جایگزین یوتوب و کافهبازار را جایگزین گوگلپلی نمیکنید)، ولی اکثریت جامعه چنین نیستند و هر چیزی -به خصوص کمی ارزانتر- آنها را به سمت خود میکشاند. پس در نتیجهٔ این رانت قیمتی فاصله بین شما و آنها افزایش پیدا میکند؛ یا به بیان بهتر، حبابهای انزوا (در زمینه اطلاعات، علم، دانش، فرهنگ، هنر، سبک زندگی) شکل میگیرد. شما با آنها احساس بیگانگی بیشتری میکنید، و آنها با شما؛ فضا تنگ میشود و فاصلهها زیاد و برای برگشتن به وضعیت قدیم، باید انرژی زیادی صرف شود که معمولا نه شما و نه آنها، انگیزهای برای آن ندارید.
اگر فکر میکنید رانت «اینترنت داخلی نصف قیمت اینترنت خارجی» چیز کوچکی است، نگاهی کنید به صنعت چاپ، خودرو، و صداوسیما. جز ترجمهها (دوبلهها) یی که با سانسور منتشر میشوند، چیز دیگری هم داریم؟ جز آثار اوریجینال تضعیف شده (با سانسور یا با کُشتن تخیل خالق اثر) چیز دیگری هم میبینید؟ جز خودروهای معمولی که تازه قطعاتشان هم با خودروی اصلی فرق دارد، چیزی سوار میشوید؟ وضعیت نشر آنلاین در اینترنت غیربیطرفِ دستپختِ وزیر ارتباطات هم تقریبا همینطور خواهد شد. باور ندارید؟ کمی صبر کنید.
اما برسیم به مورد دوم، «چند برابر شدن عوارض خروجی» که سخنگوی دولت میگوید “درآمدهای ناشی از آن باعث مشارکت عمومی در توسعهٔ زیرساختهای گردشگری در ایران شود” و “بالاخره دارندگی است و برازندگی، افرادی که به خارج میروند مقداری هم به گردشگری کشور خودشان کمک کنند” و “رییس جمهور یکی از همین کشورهای همسایه اعلام کرد که نه تنها هتلها، بلکه راهها و جادهها را بخش خصوصی میسازد و دولت هیچ مبلغی پرداخت نمیکند”.
به طور خلاصه چند جواب برای این سخنگو دارم:
- کاش ادعا نمیکردید که با این چندرغاز عوارض خروجی (۱۶۰ میلیارد تومان سالانه، و به فرض گذشت ۱۰ سال) میشود زیرساختهای گردشگری یک مملکت با وسعت ۱.۶ میلیون کیلومتر مربع را ساخت. ساختن زیرساختهای گردشگری در ایران (جاده، امکانات، هتلها، و …) میتواند یک اَبَرپروژه ملی باشد، اما خوب میدانیم که بدون سرمایهگذاری خارجی شدنی نیست، که آن را هم تندروهای خارجی و داخلی مانعش هستند.
- دارندگی است و برازندگی؟ ای کاش ریختوپاشها در بودجه را کاهش میدادید، و مانع فرار مالیاتی افراد و گروههای مولتیمیلیاردر میشدید. و همراه با افزایش ۵۰ درصدی قیمت بنزین و گازوئیل، حرف از این نمیزدید که “مردم بیشتر سفر داخلی بروند”.
- یکی از همین کشورهای همسایه؟ منظور ترکیه است. بالاخره نفهمیدیم، از یک طرف دارید به نام دولت از مسافران به خارج عوارض میگیرید که میشود درآمد دولتی، تا بعد با آن زیرساخت بسازید. اما مثال که میزنید میگویید در ترکیه همه چیز را بخش خصوصی ساخته. آیا به عنوان مثال، در ایران ممکن است یک گروه از مردم (بدون هیچ پارتی و نفوذی) یک تعاونی یا شرکت تاسیس کنند و پروژههای بزرگ را بگیرند و به عنوان بخش خصوصی به توسعه زیرساختها کمک کنند؟ معلوم است که نه. پس توسعهای هم اگر از محل این عوارض غیرمتعارف باشد، دست آخر میرود به جیب همان پیمانکاران عبوثی که از قضا (خیلی تصادفی) دل خوشی از خوشی مردم ندارند.
از این نقد که بگذریم به نظر من بودجه ۹۷ به خوبی نشان میدهد که فشار یک سری تحولات منطقهای و جهانی، مانع از آن است که پولهای آزاد شده و درآمدهای نفتیِ برجام کمکی به توسعه زیرساختها کند و محل خرج آنها در بیرون است. هر چند امریکا به ولیعهد سعودی تشر زده که به فکر درگیری مستقیم نباشد، اما اینکه ایران و عربستان در وضعیت رویارویی باقی بمانند خوب نیست زیرا هزینههای مستقیم و غیرمستقیمش روی دوشهای لرزان اقتصاد راکدِ ایران سنگینی خواهد کرد.
بعد از فوت پادشاه قبلی عربستان، در این کشور روند شتابان اصلاحات دستوری شروع شده، و میخواهند وجهه جهانی رژیمشان را از «سرکوبگر و متحجر» به «آزادیخواه و مدرن» تغییر دهند. و میلیونها دلار خرج این میکنند که تصویری وارونه از ایران و ایرانی در ذهن جهانیان جا بیندازند. اما دولت ما برای مقابله با آنها چه میکند؟ به جای اینکه سفرهای خارجی را تشویق و زیرساختهای گردشگری داخلی را با جذب سرمایه خارجی تقویت کند، به مردم میگوید که سفر خارجی کمتر بروید و رویدادهای فرهنگی برای مخابره وجهه ایران به جهان هم اگر هست، نمایشی وارونه است که بدتر گردشگران خارجی را گریزان میکند.
میگویند گردشگران سفیران فرهنگی کشورشان هستند. دولت میخواهد از این سُفرا عوارض بگیرد که کمتر به ماموریت بروند، و امیدوارم معرفی ایران به جهانیان را به آن دیپلماتی نسپارند که در استخرهای برزیل مشغول فعالیت بود. واقعا با این شلختگی فرهنگی، و بدون برقراری پیوندهای فرهنگی، عاطفی و اقتصادی با جوامع دیگر، چطور میخواهیم وجهه خوبی در جهان بسازیم؟ با یک نطق سالیانه در مجموع عمومی سازمان ملل؟
دو واژه در زندگی شخصی من جایگاه خاصی دارند: «تنوع و تخیل». اگر کشورهای پیشرفته به جایگاه امروزی رسیدهاند، البته که در بیرون تا حدی هم به خاطر استعمار و استثمار بوده است؛ ولی آنها در درون تنوع و تخیل را تشویق کردهاند، یا توسط مردم وادار شدهاند از سرکوفت زدن دست بکشند. یعنی شهروندان آنها در جنبههای مختلف فرصت دراز کردن دستوپایشان را داشتهاند. اما من وقتی به اطراف نگاه میکنم، همیشه ترس از یک شبح سیاه وجود دارد، که با داس بلندش میخواهد پروبالها را کوتاه کند.
نمیخواهم بگویم در دولت آقای روحانی کسی کارشکنی میکند. اما همه این تغییرات منفی، حبابهای انزوایی میسازند که نتیجهشان یک چیز است: عقبماندگی بیشتر. واکنش غریضی هر آدم به درد بخوری که میفهمد در یک حباب گیر افتاده، بیرون زدن از آن است. بعید میدانم طراحان و مجریان سیاستها این را ندانند.
بازگشت مقتدرانهای داشتید؛ این جنس مقالات تحلیلی، کمبودِ واقعیِ ماست. به امید رونقِ دوبارۀ وبلاگنویسی.
اما من وقتی به اطراف نگاه میکنم، همیشه ترس از یک شبح سیاه وجود دارد، که با داس بلندش میخواهد پروبالها را کوتاه کند.
وصف حال ما در این جمله گنجانده شده ، بیگ لایک 👌
نیمای عزیز، مقاله شما رو خوندم، اول تبریک و دوم اینکه همه ما میدونیم کجای کار لنگ میزنه و اون چیزی نیست جز اینکه هدف از گردشگری در هر کشوری که روی صحبت من در این مطلب کشوری با پیشنه تاریخی و وسعت گسترده ایران است دو عامل بیشتر نیست: نخست اشتغال زایی و دوم درآمدزایی یا همان درآمد ارزی که این دو مهم از هیچ طریقی حاصل نخواهد شد جز ارائه راهکاری جدی و کارساز از سوی دولت برای افزایش تراز گردشگری یعنی افزایش مراجعه گردشگران خارجی به داخل کشور، که این بار هم این دولت به مانند دولتهای پیش از خود به جای حل کردن یک مساله صورت مساله را به طور کلی پاک کرده و راه حلی بچگانه ارائه داد، دولت عوارض خروج را سه برابر کرد، شما هم مثل من و من هم مثل همه میدانیم که این دست اقدامات راهکار مناسبی برای افزایش تراز گردشگری نیست.